نوچه های سروان آقا پرویز به خانه ی مادر شهرزاد می روند و امید را بزور می دزدند.پس از آن به کارونسرای قدیمی ای رفته و به قباد زنگ میزنند تا به تنهایی برای نجات فرزندش به آن کاروانسرا برود.قباد نیز عصبانی برای این کار اقدام میکند و اسلحه اش را برداشته و به آنجا می رود و شهرزاد نیز در پی او به راه می افتد.شیرین و صابر عبدلی...
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت